English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (1607 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
joule kelvin effect U انبساط گاز با فشار زیاد ازمجرای کنترل سوخت یا پلاک منفذدار که با کاهش دماهمراه است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
compression ignition U احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
extravasate U ازمجرای طبیعی بیرون رفتن ازمجرای خود بیرون انداختن بداخل بافت ریختن
air metering force U نیروی در کاربوراتور وسیستمهای تزریق سو سوخت که لوله وانتوری و فشارهوا را مقدار سوخت را کنترل میکند
compensating relief valve U شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
overfeed U زیاد سوخت رساندن به
fuel control unit U واحد کنترل سوخت
throttle U دستگاه کنترل سوخت
throttled U دستگاه کنترل سوخت
throttles U دستگاه کنترل سوخت
throttling U دستگاه کنترل سوخت
anti knock U ماده ایکه به سوخت اضافه شده و احتمال انفجار واحتراق نامنظم ان را کاهش میدهد
damping vane U پرهای در فلومتر سوخت برای کاهش دادن و گرفتن نوسانات حاصل از جریان متلاطم
blowdown U خروج باقیمانده سوخت توسط فشار گاز
high pressure U فشار زیاد
overvoltage U فشار زیاد
carburetor icing U کاهش ناگهانی دما و احتمالاایجاد بلورهای یخ در اثرکاهش فشار در لوله ونتوری
overvoltage protection U حفافت فشار زیاد
reaction turbin U توربین فشار زیاد
overpressure U زیاد شدن فشار
to overstrain oneself U زیاد بخود فشار اوردن
to overexert U زیاد به خود فشار آوردن
superincumbent U دارای فشار زیاد فشاری
to work at a high pressure U با فشار یا فعالیت زیاد کارکردن
xenon high pressure lamp U لامپ فشار زیاد گزنون
replenishing phase U بخشی از سیکل عملکردموتورهای پالس جت که دران افت فشار داخل مجرا سبب ورود سوخت میگردد
lenticulate U منفذدار
pervious U منفذدار
blowing U خروج هوا با فشار و سرعت زیاد
pressure control valve U شیر کنترل فشار
cruise control U کنترل عملکرد موتور برای بدست اوردن بیشترین راندمان قدرت و مصرف سوخت
wobble pump U پمپ دستی در کابین خلبان برای وارد ساختن فشار اولیه به سوخت قبل از استارت موتور پیستونی
scissors U سگک از رو که فشار زیاد به کمر وارد می اورد
ride control U سیستم کنترل ایرودینامیکی اتوماتیک که شتاب قائم ناشی از تندبادها را کاهش میدهد
crowding out effect U اندیشهای که استقراض بسیار زیاد دولت وجوه قابل دسترس وام گیرندگان خصوصی را کاهش میدهد
auto lean U مخلوط رقیق سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده اتوماتیک در کاربوراتور ثابت نگاهداشته میشود
oxygen bottle U محفظهای برای نگهداری اکسیژن گازی تحت فشار زیاد
jet stream U جریان باد جت استریم درطبقه استراتوسفر که دارای فشار و سرعت زیاد میباشد
slingshots U مانور اتومبیل عقبتر برای عبور از اتومبیل جلو با استفاده از کاهش فشار هوا
slingshot U مانور اتومبیل عقبتر برای عبور از اتومبیل جلو با استفاده از کاهش فشار هوا
extravasattion U خروج ازمجرای طبیعی ریزش خون وغیره درانساج بدن
auto rich U مخلوط غلیظ سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده مخلوط اتوماتیک درکاربوراتور ثابت نگهداشته میشود
warm gas thruster U جت پیش راننده متشکل از گازذخیره شده با فشار زیاد که قبل از بیرون رانده شدن ازنازل گرم شود
central refueling provisions U سیم سوخت رسانی هواپیماکه در ان تمام تانکهای سوخت از یک نقطه تغذیه میشوند
combustion starter U مکانیزمی که در ان احتراق یک سوخت ترکیب سوخت و هواانرژی لازم برای شروع دوران موتور را تامین میکند
bipropellant U سوخت راکت متشکل از دو جزء سوخت و اکسیدکننده
charges U جرم کل سوخت در راکتهای سوخت جامد
charge U جرم کل سوخت در راکتهای سوخت جامد
atomizers U سوخت پاش انژکتور پودرکن سوخت
atomizer U سوخت پاش انژکتور پودرکن سوخت
atomisers U سوخت پاش انژکتور پودرکن سوخت
tax friction U کاهش تولید ناشی از تغییر رفتاراقتصادی بمنظور کاهش بارمالیاتی
kerning U کاهش دادن فضای خالی میان دو حرف معین کاهش فاصله دخشه ها
compression U روش کاهش اندازه بلاک داده با کاهش فضا وحذف فضاها و مواد بی استفاده
cascade control U چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
license plate U پلاک
plaque U پلاک
license plates U پلاک
door plate U پلاک در
plaques U پلاک
plates U پلاک
identity bracelet U پلاک
plate U پلاک
doorplate U پلاک روی در
transfer license plate [American E] U پلاک انتقال
nameplate U پلاک اسم
transfer number plate [British E] U پلاک انتقال
name plates U پلاک نام
number plate U پلاک شماره
rating plate U پلاک مشخصات
rating plate U پلاک قدرت
identification tag U پلاک هویت
number plates U پلاک شماره
licence plate U پلاک اتومبیل
decreased U کاهش یافتن کم شدن کاهش
decrease U کاهش یافتن کم شدن کاهش
decreases U کاهش یافتن کم شدن کاهش
number plates U پلاک علائم مشخصه
number plate U پلاک علائم مشخصه
torch pot [محفظه مشعل سوخت محفظه سوخت پاش توربینی]
control point U نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
grid U مختصات شبکه بندی جهانی پلاک در باطری
grids U مختصات شبکه بندی جهانی پلاک در باطری
cabin pressure U فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
identification tag U پلاک شناسایی اتیکت اسم کارت معرفی نامه
doorplate U پلاک محتوی نام شخص که روی درنصب میشود
ullage U فضای خالی داخل محفظه سوخت موشک فضای بازداخل محفظه سوخت
pressurized cabin U اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
load call U وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
tips U باکهای خارجی سوخت باکهای بیرونی سوخت
pitot static system U سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
pore pressure U فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
decreases U کاهش دادن کاهش
decreased U کاهش دادن کاهش
decrease U کاهش دادن کاهش
I didnt get much sleep. U زیاد خوابم نبرد ( زیاد نخوابیدم)
retardation U [افزایش طول نخ در اثر نیروی کشش ثابت در زمان معین] [در چله هایی که به مدت طولانی روی دار می مانند این افزایش طول مشاهده می شود و کاهش استحکام نخ و کاهش طول عمر فرش را به همرا دارد.]
distension U انبساط
distensions U انبساط
distentions U انبساط
dilatation U انبساط
pleasures U انبساط
pleasure U انبساط
extension U انبساط
stretched U انبساط
strain U انبساط
stretches U انبساط
extensions U انبساط
stretch U انبساط
expansion U انبساط
strains U انبساط
expansion loop U خم انبساط
economic of scale U کاهش دادن هزینه ها کاهش یافتن هزینه ها
tasks U نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
task U نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
token U بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
electronic U مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
tokens U بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
apt U زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
control panel U صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
processor U پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
loops U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
looped U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loop U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
executive U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
control and reporting center U تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
real time U سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
executives U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
radio control U کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
circulation control U کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
cabin pressurization safety valve U شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
expansion U گسترش انبساط
expansion U انبساط بسط
inextension U عدم انبساط
tensile U قابل انبساط
diastole U انبساط قلبی
inextensibility U انبساط ناپذیری
tensions U قوه انبساط
expansion diaphragm U دیاگرام انبساط
tension U قوه انبساط
evolution of heat U انبساط حرارتی
thermal expansion U انبساط حرارتی
dilatability U انبساط پذیری
expansibility U قابلیت انبساط
dilatation U انبساط حرارتی
expansile U قابل انبساط
dilation of time U انبساط زمان
expansion coefficient U ضریب انبساط
expansion heat U حرارت انبساط
expansion joint U درز انبساط
expansion of universe U انبساط جهان
dilatation U درز انبساط
expansion point U درز انبساط
expansion rate U اهنگ انبساط
expansiveness U انبساط پذیری
distensibility U قابلیت انبساط
distensible U انبساط پذیر
free expansion U انبساط ازاد
cubical expansion U انبساط حجمی
expandability U قابلیت انبساط
expandable U قابل انبساط
coefficient of expansion U ضریب انبساط
companding U انبساط تراکم
heat expansion U انبساط حرارت
creep limit U حد انبساط دائمی
compressor pressure ratio U نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
isopiestic U دارای فشار یکسان خط هم فشار
rolleron U کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
flexible U کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
accelerationists U شتاب گرایان مکتبی که براساس اعتقاد انها هر گونه اقدام در جهت کاهش نرخ طبیعی بیکاری بدون اینکه قادر باشد این نرخ را کاهش دهد باعث تسریع تورم خواهدشد .میلتون فریدمن و ادموندفلپس از پیروان اصلی این گروه میباشند
thermal coefficient of expansion U ضریب انبساط حرارتی
coefficient of thermal expansion U ضریب انبساط حرارتی
characteristic expansion time U زمان شاخص انبساط
invar struts U قطعات فلزی ضد انبساط
nephelauxetic effect U اثر انبساط ابرالکترونی
dilatability U قابلیت انبساط یا اتساع
d.muscle U ماهیچه انبساط دهنده
elater U خاصیت انبساط و گسترش
brake expander mechanism U مکانیزم انبساط ترمز
expansible U کش امدنی انبساط پذیر
expansibly U بطور قابل انبساط
IRQ U سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
extensometer U دستگاه اندازه گیری انبساط
strain limit U حد تناسب میان تنش و انبساط
ductile U قابل انبساط شکل پذیر
overbuild U زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
control U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controlling U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
inventory control U کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
controls U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
dilatometer U دستگاه اندازه گیری انبساط حرارتی
diastasis U استراحت قلب در فاصله بین انقباض و انبساط
volume change of concrete U تغییر حجم بتن حاصل ازانقباض و انبساط
to hold somebody in great respect U کسی را زیاد محترم داشتن [احترام زیاد گذاشتن به کسی]
expanding cement U سیمانی که زیر اب سفت میشود سیمان قابل انبساط
fixed bridge U پلی که بجز انبساط و انقباض هیچگونه حرکتی ندارد
low head plant U نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
acid reduction U کاهش در محیط اسیدی کاهش اسیدی
ctrl U کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt U یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
invar U الیاژی از نیکل و اهن باضریب انبساط حرارتی نزدیک صفر
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1خوب بالای زیاد موضوعات صحبت کردیم
2من نمیتونم از دیکشنری فارسی به انگلیسی استفاده کنم چرا
1A cop who doesn't exactly play it by the book.
2لطفا دخل و خرجت را عاقلانه ومنطقی کنترل و از مخارج غیر ضروری پرهیز کن
2لطفا دخل و خرجت را عاقلانه ومنطقی کنترل و از مخارج غیر ضروری پرهیز کن
1Open the "Wind Farm" subsystem and in the Timer blocks labeled "Wind1" and "Wind2", Wind3" temporarily disable the changes of wind speed by multiplying the "Time(s)" vector by 100.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com